سگها صدای انسان را متفاوت پردازش میکنند
محققان
صداهای مختلف انسان و سگ را برای سگها پخش کردند و فعالیت مغز سگها را
با استفاده از نوار مغزی غیرتهاجمی در حین این عمل ثبت کردند و متوجه شدند
که سگها صدای انسان و سگ را متفاوت پردازش میکنند.
به گزارش ایسنا و
به نقل از تیان، محققان دانشگاه "اوتووش لوراند"(ELTE) در بوداپست
مجارستان، بینش جدیدی در مورد پردازش عصبی اطلاعات شنوایی در سگها به دست
آوردهاند. آنها در مطالعه جدید خود که در مجله Royal Society Open Science
منتشر شده است، از یک الگوی غیرتهاجمی نوار مغزی براساس روشهای انسانی
برای مطالعه نحوه پردازش سیگنالهای شنیداری مختلف توسط سگها استفاده
کردند و برای اولین بار تفاوتهایی را در پاسخ به صداهای انسان و سگ در
آنها مشاهده کردند.
ما انسانها با شنیدن صدای دو
گونه متفاوت و آشنا، معمولاً میتوانیم صداها را بر اساس گونهای که صدا
از آن آمده است، تشخیص دهیم. اما آیا سگها نیز میتوانند این کار را انجام
دهند؟ محققان دپارتمان رفتارشناسی در دانشگاه "اوتووش لوراند" در
مطالعهای که اخیرا منتشر شده است، متعهد به شناسایی فرآیندهای مغزی مسئول
تمایز گونهها شدند.
"آنا بالینت" عضو گروه
تحقیقاتی رفتارشناسی تطبیقی این دانشگاه میگوید: ما در حالی که فعالیت
مغزی سگها را با استفاده از نوار مغزی غیرتهاجمی ضبط میکردیم، صداهای
مختلف انسان و سگ را برای آنها پخش کردیم. روش مورد استفاده ما بر خلاف
بسیاری از روشهای نوار مغزی که در مطالعات حیوانی استفاده میشود، بر اساس
روشهای انسانی و کاملاً بدون درد و غیر تهاجمی است.
۱۷
خانواده از سگها در این مطالعه شرکت داده شدند، در حالی که محققان
الکترودهایی را روی نقاط خاصی روی سر آنها قرار دادند و صداهای غیرکلامی
انسان و سگ را برای آنها پخش کردند.
آواهای
انسانی از خنده که رفتار و صدای مثبتی است تا خمیازه و سرفه که رفتاری خنثی
محسوب میشود، متغیر بود. در حالی که آواهای سگ از پارس بازیگوشانه(مثبت)
تا نفس نفس زدن و بو کردن(خنثی) متغیر بود.
در نهایت تجزیه و تحلیل سیگنالهای ثبت شده نوار مغزی نشان داد که مغز سگها، صداهای این دو گونه را به شکل متفاوت پردازش میکند.
"هوبا
الود" دانشجوی دکترا در دپارتمان اخلاق شناسی این دانشگاه توضیح داد که
این اولین بار است که سگها به این شکل بررسی میشوند. علاوه بر این، این
اثر تمایزی خیلی زود و در ۲۵۰ میلیثانیه رخ میدهد، بنابراین پردازش عصبی
صداهای انسان و سگ یک چهارم ثانیه بعد از شروع انتشار صدا از شروع میشود.
"مارتا
گاچی" محقق اصلی این گروه تحقیقاتی تاکید کرد: یک یافته مهم دیگر، تفاوت
بین پاسخهای مغز به صداهای مثبت و خنثی بسته به گونهی سگها است.
بنابراین ما توانستیم به طور تجربی نشان دهیم که مغز سگها به محتوای
احساسی صداهایی که میشنوند نیز پاسخ میدهد.
"آنا
بالینت" نتیجه گرفت: نکته مهم و اصلی این یافتهها این است که با استفاده
از این روش میتوانیم به جزئیات جدیدی از عملکردهای عصبی دوستان دیرینه
چهارپای خود و نحوه پردازش سیگنالهای صوتی آنها دست یابیم.
سلامت جنسی در مبتلایان به بیماری قلبیعروقی
به گزارش روابط عمومی مرکز درمان ناباروری ابنسینا، دکتر سعید آراسته، جراح و متخصص اورولوژی و عضو تیم تخصصی کلینیک سلامت جنسی این مرکز اختلال در عملکرد جنسی در بیماران قلبی را شایع دانست.
دکتر
آراسته گفت: «در بیماران قلبی اختلال در عملکرد جنسی و کاهش فعالیت جنسی
شایع است و این موضوع بر کیفیت زندگی زناشویی ایشان اثر سوء میگذارد. کاهش
یا از دست رفتن میل جنسی در بیماران قلبی به دلایل زیر اتفاق میافتد: ترس
از وقوع سکته و مرگ ناگهانی طی رابطه زناشویی، تفسیر تغییرات جسمی (افزایش
ضربان قلب و تنفس) طی رابطه زناشویی بهعنوان علائم قلبی و افسردگی بعد از
حمله قلبی.»
تصلب شرایین و افزایش فشارخون سبب اختلال نعوظ میشود
این
متخصص اورولوژی برخی از اختلالات عملکرد جنسی را عامل هشداردهنده
بیماریهای قلبی عروقی دانست و یادآور شد: «آسیب عروقی در اثر تصلب شرایین و
افزایش فشارخون سبب اختلال نعوظ میشود. بنابراین به آقایانی که دچار
اختلال نعوظاند، باید درباره امکان وقوع بیماری قلبی عروقی در آینده نزدیک
(طی ۵ سال بعدی زندگی) هشدار داد و او را از لزوم اصلاح سبک زندگی و
مشاوره با متخصص قلب و عروق آگاه کرد.»
تاثیر داروهای قلبی عروقی بر میل جنسی، سطح انرژی و عملکرد جنسی
عضو
تیم تخصصی کلینیک سلامت جنسی ابنسینا درباره اثر داروها توضیح داد:
داروهای قلبی عروقی بر میل جنسی، سطح انرژی و عملکرد جنسی فرد تاثیر
میگذارند و در صورت نگرانی درباره این عوارض، بیمار نباید خودسرانه
داروهای خود را کم یا قطع کند. همچنین داروهایی که برای درمان اختلال نعوظ
تجویز میشوند اثرات قلبی عروقی دارند و نباید خودسرانه مصرف شوند.»
تاثیر عوامل روانشناختی بر بیماریهای قلبی عروقی و سلامت جنسی
دکتر
آراسته گفت: «عوامل روانشناختی مانند استرس و سطح بالای اضطراب، بر هر دو
موضوع، عملکرد جنسی و بیماری قلبی عروقی، اثر سوء دارند. بنابراین حمایت
روانی از مبتلایان به بیماری قلبی عروقی ضروری است. گاهی بیماران از اینکه
درباره زندگی جنسی خودشان با پزشک صحبت کنند معذب میشوند و احساس ناراحتی
میکنند.
توصیه
میشود پرسنل بهداشت و درمان با تمام بیماران قلبی عروقی درباره روابط
زناشویی صحبت کنند، حتی اگر بیمار از ایشان سوالی نپرسد و آگاهیهای لازم و
خدمات مشاورهای در خصوص سلامت جنسی را به تمام بیماران و همسران ایشان
ارائه دهند. مبتلایان باید بدانند که ابتلا به بیماری قلبی عروقی به معنای
پایان زندگی جنسی نیست اما فرد مبتلا در صورتی میتواند فعالیت جنسی را از
سر بگیرد که به وضعیت باثباتی از لحاظ قلبی عروقی رسیده باشد.»
عضو
تیم تخصصی کلینیک سلامت جنسی مرکز درمان ناباروری ابنسینا در پایان
یادآور شد: «سلامت جنسی و بهبود روابط زناشویی در مبتلایان به بیماریهای
قلبی عروقی نباید مغفول واقع شود، زیرا در کاهش استرس، بهبود کیفیت زندگی و
افزایش امید به زندگی در این افراد و همسرانشان بسیار موثر است. کلینیک
سلامت جنسی ابنسینا با داشتن تیم تخصصی بسیار مجرب آماده ارائه خدمات
مشاورهای به این عزیزان است.»
اختلال در سلول های بنیادی قرنیه با خواب ناکافی
کم خوابی می تواند باعث خشکی و چشم درد و همچنین مشکلات جدی تری در درازمدت شود.
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، محققان اخیراً در آزمایشی با استفاده از موشها، تأثیر کم خوابی را بر چشمها بررسی کردند.
بیشتر بخوانید:
رفع خشکی دور چشم با چند راهکار ساده
آنها
پی بردند کمبود خواب میتواند باعث شود قرنیه توانایی خود را برای ترمیم
مناسب از دست بدهد، که ممکن است منجر به مشکلاتی مانند خشکی چشم شود.
محققان همچنین دریافتند که قطرههای چشمی حاوی آنتی اکسیدان میتواند به ترمیم آسیبهای ناشی از کم خوابی کمک کند.
محققان
چینی و آمریکایی اخیراً مطالعهای را منتشر کردهاند که نشان میدهد کم
خوابی چگونه میتواند بر چشم تأثیر بگذارد. آنها دریافتند که کمبود خواب
میتواند هم سلولهای بنیادی قرنیه و هم سطح لایه اشکی قرنیه را تحت تأثیر
قرار دهد.
داشتن یک خواب خوب شبانه منظم مهم است،
اما بیش از یک سوم بزرگسالان به اندازه کافی نمیخوابند. پزشکان توصیه
میکنند که بزرگسالان حداقل ۷ ساعت در شب بخوابند.
نداشتن خواب کافی میتواند باعث مشکلات سلامتی بیشماری مانند افزایش خطر چاقی، ابتلاء به دیابت و فشار خون بالا شود.
بهترین
راه برای داشتن خواب کافی منظم، رعایت بهداشت خواب خوب است. افراد
میتوانند این کار را با رفتن به رختخواب هر شب در زمان مشخص، اجتناب از
استفاده از موبایل و تبلت ۱ تا ۲ ساعت قبل از خواب و عدم مصرف الکل قبل از
خواب انجام دهند.
محققان علاقه مند بودند تا
دریابند کمبود خواب تا چه اندازه بر سلولهای بنیادی قرنیه تأثیر میگذارد.
سلولهای بنیادی «قدرت شفابخشی» دارند و تمام ترمیم بافت در بدن توسط
سلولهای بنیادی آغاز میشود.
محققان مطالعه حاضر بیان ژن را در موشها پس از ۲ روز محرومیت از خواب و سپس پس از ۱۰ روز محرومیت از خواب ارزیابی کردند.
در
مدت ۲ روز، محققان دریافتند که ۲۸۷ ژن در قرنیه به خوبی تنظیم شدند و
تنظیم بیان ۸۸ ژن مختل شد. در مرحله ۱۰ روزه، ۲۷۲ ژن به خوبی تنظیم شدند و
۱۵۰ ژن دچار اختلال شدند.
محققان موشها را پس از ۱ و ۲ ماه محرومیت بیشتر از خواب آزمایش کردند و دریافتند که شفافیت قرنیه کاهش یافته و سطح چشم ناهموار است.
در
حالی که سلولهای بنیادی در موشهای محروم از خواب در اوایل تنظیم مجدد
شدند، در نهایت منجر به چیزی شد که نویسندگان از آن به عنوان «تظاهرات
اولیه کمبود سلولهای بنیادی» یاد کردند. تنظیم مجدد در طولانی مدت،
سلولهای بنیادی را تضعیف کرد.
محققان خاطرنشان
میکنند: «عوارض کوتاهمدت خواب ناکافی یا تأخیر در خواب باعث ناراحتی
چشمی، از جمله خشکی، درد، خارش و خون افتادن چشم میشود».
تشخیص بیش فعالی کودک
تکنیکهای مادرانه برای تشخیص بیشفعالی کودکان
چگونه
میتوانید به عنوان یک مادر تشخیص دهید که کودک شما بیش فعال است یا فقط
دچار بی قراری و نا آرامی است؟ قبل از این که بدانید آیا کودک شما بیش فعال
است، مهم است که با مفهوم بیش فعالی آشنا شوید.
بیش فعالی چیست؟
اختلال
کمبود توجه یا همان بیش فعالی (ADHD)یک سندروم رفتاری است که با بیتوجهی
متوسط تا شدید، بیقراری حرکتی، بیثباتی عاطفی و رفتارهای تکانشی خودش
را نشان میدهد. البته باید بدانید این سندروم پس از تشخیص قابل درمان و
اصلاح است.
راههای درمان بیشفعالی
پس
از تشخیص این که کودک شما بیش فعالی دارد یا نه، راه های مختلفی برای
درمان آن وجود دارد. شما می توانید از روش های رفتاری یا ترکیبی از مشاوره و
درمانهای پزشکی استفاده کنید. برخی از این درمانها عبارت اند از:
تکنیکها
یا روشهای رفتاری| این روشها از طریق آموزش تقویتشده به اصلاح رفتار
میانجامد. یکی از توصیههایی که برای درمان بیشفعالی وجود دارد، شناخت
رفتار کودک در کلاس درس است تا رشدی متناسب با نیازهای او ایجاد کند.
بررسی
رفتار کودک در خانه| توصیه دیگر بر مشاهده و بررسی رفتار کودک در خانه
متمرکز است، زیرا می تواند مکانی باشد که کودک بیشترین زمان را در آن سپری
می کند. انجام این تکنیک نیاز به صبر از طرف مادر دارد.
تاثیر
محیط| چیدمان خانه و اتاقها، معمولا با مادرهاست. اگر کودک بیش فعال
دارید، باید بدانید که رنگ اتاقش باید روشن باشد، فضای بازی باید تمیز و
منظم باشد و هیچ چیز اضافهای در اتاق او نباشد تا روند درمانش، سرعت
بگیرد.
الگو باشید| کودکان مبتلا به بیش فعالی
تمایل دارند از کارهایی که اطرافیان شان انجام میدهند الگوبرداری کنند، به
همین دلیل است که مادر میتواند هنگام انجام کارهای خانه از این تجربه به
نحو مثبتی استفاده کند و در عین حال دستورالعملها را با صدای بلند به طور
واضح و مختصر تکرار کنند.
روان شناس و درمان
دارویی| سایر روشهای شناختی-رفتاری با هدف مدیریت رفتار یا خودکنترلی
هستند اما برای رسیدن به این هدف، کودک باید یاد بگیرد که رفتارهای خود را
مشاهده و اصلاح کند.
روان شناس میتواند کاری کند
تا کودک شما به خودکنترلی دست یابد. اگر این روند کمی جدیتر باشد، ممکن
است فرزند شما به روان پزشک ارجاع داده شود و پزشک برخی از درمان های
دارویی را برای اضطراب توصیه کند.
با انگ زدن، بیماران اعصاب و روان را خانه نشین نکنیم
پارسینه: «طرف روانی است… خدا شفایت بده تو که روانی هستی… یک آدم روانی هر کاری میکند… حتماً دیوانه بوده که این کار را کرده.» چند بار در روز از این جملات استفاده میکنید؟
خانواده » روانشناسی
اصلاً
راه دور نرویم وقتی خبر قتل بابک خرمدین را توسط پدر و مادرش شنیدید اول
از همه چه گفتید یا به چه فکر کردید؟ بجز این بود که با خودتان گفتید حتماً
قاتل یک مشکلی داشته یا دیوانه بوده؟ بعد وقتی درگزارشهای رسمی اعلام شد
که این پدر و مادر جنون نداشتهاند باز برای خیلیها سؤال پیش آمد پس چه
دلیلی داشته؟ شاید ندانید اما با این جملهها که گاه ناخواسته بر زبان
میآوریم باعث میشویم گروهی که واقعاً از بیماریهای اعصاب و روان رنج
میبرند بیماریشان را پنهان کنند یا اینکه مشکلشان را خیلی بزرگتر از
آنچه هست ببینند و بهخاطر همه این انگها و قضاوتها منزوی و خانه نشین
شوند.
بد نیست بدانید طبق آمارها اتفاقاً کمترین
آمار جنایات سازمان یافته و برنامهریزی شده توسط همین معلولان اعصاب و
روان گزارش شده، چرا که یک انسان روان پریش اساساً توانایی طرح نقشه پیچیده
و برنامهریزی شده را ندارد. میگویم معلولیت چون بیماریهای اعصاب و روان
نیز در زمره معلولیتها طبقهبندی میشوند.سه خرداد ماه روز جهانی
اسکیزوفرنیا بود و به مناسبت آن معمولاً تا یک هفته انجمنهای حامی این
بیماران برایشان برنامههایی برگزار میکنند تا شاید بتوانند نگاه جامعه را
به این بیماران و دیگر بیماران مزمن اعصاب و روان بیشتر جلب کنند.
شعار
هفته امسال آنها «خدمات با کیفیتتر و قابل دسترستر برای همه بیماران
اعصاب و روان» است. علی مبتلا به اسکیزوفرنی بوده است به قول خودش هنوز هم
هست اما با مصرف دارو و قرار گرفتن تحت درمان مثل هر بیمار دیگری توانسته
خود را در تعادل نگه دارد.
آنقدر بعد از ابتلا به
این بیماری به دانستن درباره این رشته علاقهمند شد که حالا خودش تبدیل به
یک محقق روانشناسی شده و در حرفهایش بارها به منابع علمی که خوانده
استناد میکند: «من در حالت سایکوتیک خودم حتی یک بار هم به فکر خشونت و
صدمه زدن به هیچ موجودی حتی پشه هم نیفتادم، من در واقعیت حتی سوسک و پشه
را هم نمیکشم، چه برسد که بخواهم به انسانی لطمه بزنم اما براحتی به ما
انگ میزنند.
یک انسان روان پریش مثل کسی که
اسکیزوفرنی دارد طبق منابع جهانی پنج نشانه اصلی دارد؛ افکار وهم آمیز،
احساس و گفتار وهمآمیز و رفتار پراکنده و جامعه گریزی که همه اینها با
دارو قابل کنترل است. بنابراین تقریباً غیرممکن است که یک آدم روان پریش یا
انسانی که پراکندگی افکار دارد بتواند نقشه جنایت بکشد و بعداز قتل
سالها آن را مخفی کند.
مثل ماجرای قتلی که
اخیراً سر زبانها افتاد. شاید بد نباشد بدانید 99 درصد قاتلان قتلهای
زنجیرهای سایکوپت هستند. سایکوپت عارضه روانی نیست و بهعنوان شرارت نفس
شناخته میشود، مثل کسانی که سادیسم دارند و از انجام شرارت لذت میبرند و
این کاملاً با روان پریشی متفاوت است. برای همین است که در همه دنیا اگر
قتلی انجام میشود آن آدم به لحاظ روانی بررسی میشود و اگر معلوم شود روان
پریش است به جای زندان به بیمارستان منتقل میشود. کاش مردم بین اینها
تفاوت قائل شوند و همین طور انگ نزنند.»
حمید هم
مبتلا به یک بیماری مزمن اعصاب و روان است. او میگوید: «زمانی که پرخاشگری
میکردم یا حالم بد میشد، پلیس خبر میکردند و به من میگفتند دیوانه و
روانی. پلیس هم با خشونت بیشتری با من برخورد میکرد کاش بین ما بیماران
اعصاب و روان و آنهایی که به دلایل دیگری پرخاشگری میکنند، فرق بگذارند.
باید برای ما روانشناس و مددکار به صحنه بیاید تا آراممان کند نه پلیس.»
حمید
وقتی فهمید که دلایل پرخاشگریاش ابتلا به بیماری دوقطبی است با دارو به
تعادل رسید اما از اینکه همیشه با انگشت نشانش دهند، خسته شده: «ترجیح
میدهم در انزوای خودم بمانم تا اینکه مدام بشنوم که حمید ایراد دارد یا
روانی است و تعادل ندارد. وقتی برای استخدام و پیدا کردن شغل میروم تا
میفهمند چه بیماری ای دارم فرار میکنند. فکر میکنند ما دائم درحال حمله
به دیگران هستیم.»
طیبه دهباشی، مدیر انجمن
اسکیزوفرنی و بیماریهای مزمن اعصاب و روان میگوید:«آنچه بیشتر معلولان
اعصاب و روان را به انزوا میکشاند، انگ است، انگی که نه تنها بیمار که
خانواده بیمار راهم زمینگیر و از حقوق اجتماعی محروم میکند. وظیفه اصلی
انگ زدایی از این بیماریها برعهده رسانه ملی، رادیو و تلویزیون است. این
رسانهها میتوانند با معرفی این بیماریها، چگونگی برخورد با آنها را به
عموم جامعه آموزش دهند تا هر خشونتی را با نوعی دیگر از خشونت جواب ندهند.
این بیماریها اغلب از سنین نوجوانی شروع میشود و اگر فردی آموزش دیده
باشد بموقع میتواند بیماریاش را تشخیص دهد و درمان کند تا جلوی افت
تواناییهایی را که بعداً رخ میدهد بگیرد.»
بهگفته
دهباشی استفاده زیاد از کلماتی مثل روانی و دیوانه باعث میشود این افراد
بیماری خود را پنهان کنند یا در جمع حاضر نشوند و در انزوای بیشتری فرو
بروند. وی میگوید: «هر اتفاق و جنایتی که در جامعه رخ میدهد با اظهار
نظرهای غیر کارشناسانه میگوییم حتماً آن آدم بیمار روانی بوده و سریع
نتیجه میگیریم فقط یک آدم روانی میتواند جنایت کند.در صورتی که بیماران
سایکوتیک مثل اسکیزوفرنی قادر نیستند نقشه بکشند. یعنی برای انجام نقشههای
پیچیده نظم فکری ندارند. در جامعه آماری اصلاً چنین مواردی ثبت نشده. ممکن
است کسی آنی مرتکب عمل خلاف قانونی شده باشد اما جنایتها طبق نقشه و
برنامهریزی اصلاً وجود ندارد. من بهعنوان کسی که 38 سال است با این
بیماران کار کردهام از همه مردم میخواهم اگر اتفاقی رخ میدهد، بگذارند
متخصصان درباره آن نظر دهند. با نظرهای غیر کارشناسانه حس بد به این
بیماران ندهید. هر کدام از این اظهار نظرهای غیر اصولی میتواند حال بیمار
را بدتر کند و آنها را بیشتر به کنج خانههایشان براند و گوشه نشینتر
کند.با یک اتفاق به کل یک گروه انگ نزنیم.»
اما
به عقیده دهباشی انگ زدایی به غیر از رسانهها وظیفه همه افراد جامعه است:
«این بیماریها هم مثل دیابت و قند میتواند کنترل شود و اما به خاطر شناخت
اندک در این زمینه، طبق برآوردهای ما فقط 10 درصد برای درمان آنها مراجعه
میکنند. دلایل مراجعه نکردن، ترس از انگ و ناشناخته بودن بیماری است. در
مورد بقیه بیماریها، بیمار و خانواده معمولاً از اطرافیان و جامعه همدلی
دریافت میکنند اما در رابطه با بیماران اعصاب و روان در خانوادهها این
طور نیست؛ فشار زیاد در کنار فرایند درمان و هزینههای آن، انگ و قضاوتهای
عجیب و غریب، گاه خانواده را هم از پا میاندازد. بنابراین خیلی از
خانوادهها برای فرار از این فشارها آن را پنهان میکنند.در نتیجه محدود
شدن روابط اجتماعی و خانوادگی و تنهاتر شدن این خانوادهها را شاهد هستیم.
خانوادهای که همه اعضایش افسرده هستند.»
زن 18
سال است از دختر بیمارش نگهداری میکند. دختر 20 ساله بود که فهمیدند
بیماری مزمن اعصاب دارد: «به ما گفتند این بیماری تا آخر عمر با دخترت هست.
بار بیماری اعصاب فقط بر دوش خانواده است. من دائماً از خودم میپرسم بچه
من بعد از مرگ من و پدرش چه کار کند؟ چه کسی از او مراقبت میکند؟ در همه
این سالها حتی یک جا به او کار ندادند.»
دهباشی
هم به این نگرانیها اشاره میکند: «ما پدر و مادرهایی در انجمن داریم که
90 سالهاند، اما هنوز از فرزندشان پرستاری میکنند و برای وضعیتش پس از
مرگ خود نگرانند. این وظیفه دولت است که اگر برای افراد بازنشسته تسهیلاتی
در نظر میگیرد برای این افراد هم تسهیلاتی در نظر بگیرد.»
بیش
از 16 ماه است که همهگیری کرونا و تلخیهایش را از سر میگذرانیم و
همچنین گزندگی تنهایی و انزوا را… اما تا حالا فکر کردهاید اگر قرار بود
همه عمرمان این طور زندگی کنیم چه میشد؟ بیماران مزمن اعصاب و روان اما
تقریباً همه عمرشان را این گونه گذراندهاند. تغییر این شرایط وظیفه ماست.
اگر واکسن میتواند ما را از کرونا نجات دهد ما هم میتوانیم با درک بیشتر
این بیماران، آنها را از مشقت انزوا نجات دهیم.